تأثیر سیکل قاعدگی روی مغز و رفتار زنان


تاثیر سیکل قاعدگی روی مغز و رفتار زنان موضوعی بحث برانگیز در علوم اعصاب است. اثر هورمونهای جنسی زنانه مانند استروژن و پروژستروژن روی عملکرد و حتی ساختار مغز و نقش آنها در اختلالات و بیماریهای مغز و اعصاب بسیار مورد مطالعه قرار گرفته است. بسیاری از این تحقیقات به منظور یافتن پاسخی برای تفاوتهای عمده زنان و مردان در زمینههای مختلف احساسی، هیجانی، شناختی و حتی حرکتی انجام شده است. با این وجود علاقه متخصصان نوروساینس به تغییرات عملکرد مغز در سیکل قاعدگی و اثر هورمونهای جنسی زنانه بر تواناییهای شناختی و وضعیت هیجانی زنان منجر به تحقیقات جالب و قابل توجهی شده است که در این مقاله به بخشی از آنها میپردازیم.
تغییرات هورمونی در سیکل قاعدگی
یکی از موضوعات بسیار مهم تغییرات هورمونی در سیکل قاعدگی است. تغییرات هورمونهای استروژن و پروژسترون طی سیکل قاعدگی بسیار شدید بوده و همزمان با تولید مثل، روی مغز و رفتار نیز اثرات شدیدی میگذارد. سیکل قاعدگی خونریزی یا عادت ماهانه شروع میشود که طی آن حجم 20 تا 80 سی سی خون دفع میشود. طول این مرحله در افراد مختلف متفاوت است اما به طور معمول یک هفته طول میکشد.
بعد از این مرحله سطح هورون استروژن با شیب زیاد شروع به افزایش کرده و حدود روز 14 یا وسط سیکل به اوج خود میرسد. در این زمان تخمک گذاری اتفاق میافتد. بعد از این مقطع سطح استروژن دچار افت شدید میشود اما سطح استروژن با شیب ملایم افزایش یافته و طی فاز لوتئال به اوج خود رسیده و دوباره افت میکند. طی همین مرحله، پیک دوم اما کمتر استروژن نیز اتفاق افتاده و دوباره کاهش مییابد. با کاهش هر دو هورمون طی روزهای آخر سیکل قاعدگی، خونریزی بعدی اتفاق افتاده و سیکل قاعدگی بعدی شروع میشود.
سیکل قاعدگی را همچنین به عنوان یک پدیده اجتماعی میتوان مورد توجه قرار داد. زنان به خاطر سیکل قاعدگی زندگی بسیار متفاوتی با مردان دارند. این تفاوت ناشی از نگرشها، باورها و تبعیضهای مرتبط با قاعدگی است. جالب است که ابعاد اجتماعی سیکل قاعدگی و ارتباط این بعد با تغییرات هورمونی به ندرت مطالعه شده است. اطلاعات کمی در مورد چگونگی تأثیر سیکل قاعدگی روی مغز، تبعات اجتماعی سیکل قاعدگی، و اثر این تبعات بر بعد هورمونی و برعکس وجود دارد.
سیکل قاعدگی به عنوان یک پدیده اجتماعی
عادت ماهانه معمولا با هالهای از شرم، پنهان کاری دخترانه و تبعیض اجتماعی احاطه شده است. به صورت جهانی و در جوامع مختلف مفاهیمی مانند “شرم” و “ناپاکی” با عادت ماهانه عجین شده است. بسیاری از فرهنگها زنان را در طول عدت ماهانه ناتوان و ضعیف میپندارند و همین ادراک اجتماعی محدودیتهایی را بر زنان در زمینه ایفای نقش و حضور در جامعه اعمال کرده است. علاوه بر این، تبعیضها و نگاههای منفی مرتبط با عادت ماهانه باعث حساسیت بیش از حد زنان نسبت به این پدیده و احساس شرم مرتبط با آن میشود. این نگرشهای تبعیضآمیز و فشارهای مضاعف اجتماعی خود میتواند به منبع استرس و فشار بیشتر در طی عادت ماهانه تبدیل شود.
تأثیر سیکل قاعدگی روی مغز و رفتار
نوسانات هورمونی سیکل قاعدگی تأثیرات پیچیدهای روی ساختار و عملکرد مغز و رفتار زنان دارد. تاثیر سیکل قاعدگی روی مغز پیچیده و چندوجهی است و مطالعات جدید باورهای کلیشهای در مورد ارتباط هورمونهای جنسی زنانه و افت تواناییهای شناختی در زنان را به چالش میکشد. بر اساس تحقیقات جدید، تاثیر سیکل قاعدگی روی مغز و رفتار شگرف است. تغییرات پویا در فعالیت عصبی، تنظیم احساسات و حتی ساختار مغز طی سیکل قاعدگی اتفاق میافتد. امروزه ما اطلاعات مفید و زیادی درباره چگونگی تاثیر سیکل قاعدگی روی مغز و شکلدهی این تغییرات داریم.


تاثیر سیکل قاعدگی روی مغز و فعالیت های عصبی
استروژن و پروژسترون به عنوان اصلیترین هورمونهای زنانه فازهای سیکل قاعدگی را هدایت میکنند. تاثیر سیکل قاعدگی روی مغز بیشتر ناشی از نوسانات این هورمونهاست. هر کدام از این هورمونها تأثیرات متمایزی بر مناطق مختلف مغز میگذارند. تحقیقات علمی نشان داده است که استروژن فعالیت هیپوکامپ را تقویت کرده و باعث بهبود حافظه و تنظیم خلق میشود.
همچنین پروژسترون که پس از تخمکگذاری شروع به افزایش میکند پردازش احساسات و رفتار اجتماعی را تحت تأثیر قرار میدهد. هرچند میزان تستوسترون در زنان زیاد نبوده و نوسان آن نیز طی سیکل قاعدگی قابل توجه نیست اما افزایش سطح تستوسترون در اوج تخمکگذاری، میل جنسی و اعتمادبهنفس را افزایش میدهد.
مطالعات با استفاده از fMRI در مورد تاثیر سیکل قاعدگی روی مغز نشان میدهند که فعالیت شبکههای مغزی در فازهای مختلف سیکل قاعدگی متفاوت است. به عنوان مثال در فاز پیش از تخمکگذاری به دلیل افزایش استروژن، پیچیدگی فعالیت شبکههای مغزی بیشتر میشود. درحالیکه در روزهای اول فاز فولیکولار که سطح استروژن پایین است، الگوی فعالیت شبکههای عصبی مغز متفاوت میشود.
تاثیر سیکل قاعدگی بر تغییرات احساسات و خلق
تغییرات هورمونی طی سیکل قاعدگی باعث ایجاد نوسانات خلقی در زنان میشود. این نوسانات حاصل تاثیر سیکل قاعدگی روی مغز است. تحقیقات مکانیزمهای مغزی دخیل در این تغییرات را روشن کردهاند. به عنوان مثال فعالیت قشر مدیال اوربیتوفرونتال در زنان در سیکل لوتئال و ثبات عاطفی پیش از قاعدگی افزایش مییابد. این افزایش فعالیت ممکن است باعث پایدار شدن خلق در برابر نوسانات هورمونی شود.
همچنین تغییرات در شبکه پیشفرض (DMN) مغز و سیستم لیمبیک با افزایش حساسیت عاطفی مرتبط است، اما کنترل بازدارنده مغز که در ناحیه پیش پیشانی پردازش میشود این اثرات را تعدیل میکند. علاوه بر این، اختلالات خلقی مانند سندرم پیش از قاعدگی و PMDD ناشی از تاثیر سیکل قاعدگی روی مغز و اثر هورمونهای جنسی روی فعالیت مغزی باشد نه نقص و اختلال ذاتی در تابآوری عاطفی. اختلال دیسفریا پیش از قاعدگی (PMDD) به گروهی از علائم عاطفی و جسمی اشاره دارد که از یک یا دو هفته قبل از پریود شروع میشود. PMDD مانند سندرم پیش از قاعدگی (PMS) است، اما علائم آن، به ویژه علائم عاطفی، شدیدتر است.
تغییرات ساختاری مغز طی سیکل قاعدگی
تاثیر سیکل قاعدگی روی مغز تنها محدود به تغییر فعالیت مناطق مغزی نیست. هورمونهای جنسی باعث تغییرات ساختاری سریع در مغز میشوند. بر اساس تحقیقات حجم ماده خاکستری در اوج تخمکگذاری به اوج میرسد و حجم مایع مغزی-نخاعی به طور موقت کاهش پیدا میکند. همچنین ضخامت هیپوکامپ طی سیکل قاعدگی ماهانه نوسان میکند. این تغییرات ناشی از اثر استروژن بوده و اهمیت این هورمون را در حافظه و پردازش عاطفی منعکس میکند.
تغییرات عملکرد شناختی طی سیکل قاعدگی
هرچند تاثیر سیکل قاعدگی روی مغز و اثرات هورمونهای جنسی روی ساختار و عملکرد مغز ثابت شده است اما بر خلاف باور رایج این تغییرات تواناییهای شناختی و ذهنی زنان را مختل نمیکند. به عنوان مثال حافظه کاری، توجه و سوگیری شناختی در فازهای مختلف سیکل قاعدگی پایدار میمانند. حافظه ضمنی (مثل عادات) با تغییرات هورمونی سیکل قاعدگی نوسان میکند، اما این نوسان عملکرد روزمره را مختل نمیکند.


تغییرات رفتاری و سلامت روان طی سیکل قاعدگی
تعامل ساختارهای اجتماعی با ویژگی های ذاتی مانند تواناییهای کنترل بازداری و اثرات هورمونی در نهایت باعث شکل دهی پاسخهای فردی و شیوه اثرگذاری سیکل قاعدگی روی رفتار زنان میشود. همچنین اختلالات سلامت روان مانند اضطراب یا افسردگی ممکن است علائم مرتبط با سیکل را تشدید کند.
توانایی شکل پذیری یا پلاستیسیته مغز به شدت بالا است. به همین دلیل نوسانات هورمونی باعث نوعی سازمان دهی مجدد مغزی و تغییرات در عملکرد آن میشود. همچنین از نظر تکاملی مغز زنان برای تاب آوری در برابر تغییرات هورمونی تکامل یافته است. به عنوان مثال افزایش فعالیت مغزی پیش از عادت ماهانه باعث تاب آوری بیشتر و خلق پایدار در زنان میشود. لازم به ذکر است عوامل ژنتیکی، روانشناختی و اجتماعی تاثیر سیکل قاعدگی روی مغز و اثرات هورمونهای جنسی روی فعالیت سیستم عصبی را تعدیل میکنند. با بازتعریف سیکل قاعدگی به عنوان فرآیند هورمونی طبیعی میتوانیم سلامت زنان را بهبود بخشیده و روایتهای کلیشهای در این زمینه را به چالش بکشیم.
تأثیر نگرشها و باورها بر سیکل قاعدگی
اثرات نگرشها و باورها در مورد سیکل قاعدگی محدود به عادت ماهانه نیست، بلکه بر زنان در طول کل سیکل تأثیر میگذارد. برای مثال، زنان هر نوع درخواست اطلاعات مرتبط با قاعدگی را به عنوان یک تهدید درک میکنند. این مساله در نهایت عملکرد شناختی آنان را تحت تأثیر قرار میدهد. این شواهد بهطور کلی اهمیت ابعاد اجتماعی سیکل را در بررسی تأثیر سیکل قاعدگی روی مغز و رفتار برجسته میکند.
همگرایی ابعاد هورمونی و اجتماعی
بیشتر تحقیقات در مورد سیکل قاعدگی بر یک بعد هورمونی یا اجتماعی تمرکز دارند. ما معتقدیم که رویکرد یکپارچه به سیکل قاعدگی به عنوان یک پدیده زیستی-روانی-اجتماعی مفید است. در این رویکرد، تبعیض میتواند سیستمهای استرسزا را فعال کند و به یک پدیده فیزیولوژیکی تبدیل شود تا مغز و رفتار را تحت تأثیر قرار دهد. برای مثال، یک مطالعه نشان داد که انتظار تبعیض بر اساس هویت فرد میتواند به طور فیزیولوژیکی واکنش به استرسهای اجتماعی را تغییر دهد. بنابراین، تاثیر سیکل قاعدگی روی مغز و رفتار ممکن است تا حدودی به اثرات مرتبط با استرس ناشی از تبعیض قاعدگی و تهدید کلیشهای سیکل قاعدگی نیز مرتبط باشد.
بدون دیدگاه