فرزندپروری سالم و تربیت کودک مستقل


استقلال کودک و فرزندپروری مناسب
استقلال کودک وعزت نفس:
استقلال کودک و انگیزه مسئولیت پذیری:
تربیت کودک به روش درست کاری سخت و نیازمند آموزش است. همزمان با پرهیز از رویکردهای فرزندپروری آسیبزا، والدین باید روشهای صحیح فرزندپروری را برای تامین استقلال کودک بیاموزند. وقتی حق انتخاب و تصمیمگیری در مورد شروع و ادامه فعالیتهای مختلف به کودک داده شود، او مسئولیت رفتارهای خود را میپذیرد. با این روش تربیت کودک، او میداند رفتاری که از او سر میزند به وسیله خودش انتخاب شده نه در اثر فشار عوامل بیرونی.
احترام به استقلال کودک و انجام مستقل وظایف متناسب با سن، منجر به ایجاد انگیزه درونی در آنها خواهد شد. با هر موفقیت و کسب هر مهارت جدید در کودک مستقل، عزت نفس و انگیزههای درونی او بهبود پیدا خواهد کرد. با این روش فرزندپروری، در نهایت کودکان باور خواهند کرد که میتوانند با دنیای اطرافشان تعامل مثبت داشته باشند.

توانمند سازی متناسب با سن
شیرخوارگی:
دوران شیرخوارگی زمانی است که کودکان باید یاد بگیرند با دیگران به راحتی رابطه برقرار کنند. متاسفانه اغلب والدین در این دوران مراقباند کودکشان با دیگران تماس زیادی نداشته باشد. این روش فرزندپروری از همان ابتدا آثار زیانباری برای کودک ایجاد خواهد کرد. از حدود سه ماهگی به بعد کودکان میتوانند با بچههای دیگر ارتباط برقرار کنند. همچنین کودکان باید یاد بگیرند خودشان تنهایی بازی کرده و خود را سرگرم کنند و تربیت کودک باید با توجه به این نیازها انجام شود. بسیاری از والدین اجازه نمیدهند در هیچ حالتی کودک از حوزه دیدشان خارج شود.
درست است که در سن شیرخوارگی نمیتوان کودک را کاملا به حال خود رها کرد اما میشود آنها را به مدت زمان کوتاهی کاملا از خود جدا کرد. برای این کار لازم است از امنیت محیط مطمئن باشید و در حد چند ثانیه کودک را در اتاق تنها بگذارید. گاهی او را در اتاق تنها بگذارید به طوریکه بدون اینکه شما را ببیند در اتاق باز باشد و مراقب او باشید. البته والدین نباید به صورت طولانی مدت کودک را تنها بگذارند بلکه باید همیشه مراقب او باشند. این روش فرزندپروری و تربیت کودک از همان ابتدا زمینه را برای تامین نیاز عاطفی استقلال و داشتن کودک مستقل فراهم میکند.
سال های نوپایی:
کودکان در سنین 2 تا 4 سالگی به شدت میخواهند کارها را خودشان انجام دهند. استقلال کودک در این سنین قابل توجه است و شیوههای فرزندپروری باید متناسب با این نیاز تغییر کند. با این وجود حتی کودک مستقل نیز نمیخواهند از پدر و مادرش جدا شود. جدایی از والدین در این سنین باعث اضطراب در آنها میشود. آنها در مورد شیوه کار وسایل مختلف کنجکاوی کرده و آن ها را امتحان میکنند و گاهی در این زمینه دچار اشتباه میشوند. این اشتباه ها معمولا باعث ایجاد احساس ناکامی در آنها میشود و روشهای فرزندپروری اشتباه در این وضعیتها باعث تخریب اعتماد به نفس و تضعیف استقلال کودک میشود. در این سنین باید به آنها اجازه داد اتاق خود و اسباب بازیها و دیگر چیزهای امن را کاوش کنند و یاد بگیرند با محیط اطرافشان کنار بیایند. والدین باید با رویکردهای فرزندپروری مناسب یک استقلال متناسب با سن برای فرزندشان ایجاد کنند. آنها باید در یک سمت محدودیتهای معقول و در سمت دیگر یک محدوده امن آزادی برای کودک فراهم نمایند.
یکی از راههای رسیدن به استقلال کودک این است که والدین به کودک “حق انتخاب” دهند. از او بپرسید؛ با چه اسباب بازی دوست داری بازی کنی؟ چه کتابی دوست داری بخوانی؟ امروز به کدام پارک برویم؟ این نکاه به تربیت کودک باعث تقویت توانایی تصمیمگیری و افزایش اعتماد به نفس میشود. گاهی کودکان در این سن از حق انتخابهای زیادی که والدین به آنها میدهند گیج میشوند. در این حالت والدین باید فقط بین دو چیز به کودک حق انتخاب دهند، مثل “عزیزم میخوای نقاشی بکشی یا کتاب بخونی؟”
به این نکته باید توجه داشت که رویکردهای فرزندپروری باید متناسب با سن کودک باشد. تصمیمگیری در مورد مسائل روزمره و جزئی و غیرخطرناک را به عهده کودک بگذارید. بااین وجود هنوز در این سن تصمیمهای مهم باید بر عهده والدین باشد.


دوران ابتدای کودکی:
در سن چهار تا هفت سال کودکان کارهای بیشتری را به صورت مستقل انجام میدهند. لباس پوشیدن، بستن بند کفش، کمک به چیدن میز شام و چیدن اسباب بازیها از جمله کارهایی است که کودکان در این سنین دوست دارند به طور مستقل انجام دهند. در این سن والدین باید با حفظ استقلال کودک هنوز روی مواردی مثل زمان خواب، زمان بیدار شدن و حمام کردن نظارت داشته باشند. والدین باید صریح خواستهها و انتظارات خود را بیان کنند، اما باید تا جایی که ممکن است فرصت طرح نظرات را به کودکان بدهند. آنها باید از کنترل مداوم بپرهیزند و استقلال کودک را تامین بکنند.
احترام در رابطه:
در برخی موارد والدین همزمان با دادن استقلال نسبی به کودک باید مراقب برخی مسائل باشند. فرض کنید سعی کردیم به فرزندانمان حق انتخاب بدهیم. این کار باید به روش درست انجام شود تا پیام اشتباهی به کودک ندهد. این کار باید با روشی انجام شود که کودک احساس تحقیر نکند بلکه این حس به او منتقل شود که همه در یک تیم هستند و تضادی بین او و پدرومادر وجود ندارد. بسیار مهم است که وقتی با کودکان صحبت میکنید لحنتان آرام باشد. برای مثال ممکن است مادر با لحن مقتدرانه بگوید: “ما امروز تصمیم داریم بریم پارک سریع تصمیم بگیر کدوم اسباب بازیتو میخوای بیاری.” در اینجا درست است که به کودک حق انتخاب دادهاید اما لحن خشن ارتباط، کودک را در برنامه مادر به شخص درجه دو تبدیل کرده است. دقت کنید که کلمات فقط بخش کوچکی از ارتباط ما با دیگران را تشکیل میدهد. لحن صدا و زبان بدن و حالت صورت در ارتباط بسیار مهماند. در مثال فوق بهتر است گفته شود؛ “عزیزم ما میخوایم امروز بریم تفریح کدوم اسباب بازیتو دوست داری با خودت بیاری پارک؟” این گفتار پیام بسیار متفاوتی را به کودک منتقل خواهد کرد.
بدون دیدگاه