بهترین سن آموزش زبان دوم در کودکان


میخواهم فرزندم چند زبان را به خوبی یاد بگیرد اما نمیدانم بهترین سن آموزش زبان دوم چه زمانی است. آیا شروع زودهنگام دوزبانه شدن باعث ایجاد مشکل در فرزندم نمیشود؟ آیا عقب انداختن آموزش زبان دوم باعث نمیشود زمان طلائی را از دست بدهیم؟ آیا این تاخیر باعث نمیشود که فرزندم دیگر هیچگاه به مهارت کافی در زبان دوم دست پیدا نکند؟ در نهایت اینکه بهترین سن آموزش زبان دوم در پسر یا دخترم چه سنی است؟
سن مناسب یادگیری زبان جدید
مفهومی به اسم “دوره بحرانی” یا “زمان طلائی” برای یادگیری زبان وجود دارد. بر اساس این مفهوم بعد از گذشت سن خاصی دیگر نمیتوان یک زبان را در سطح عالی و مانند گویشوران بومی آن زبان یاد گرفت و صحبت کرد. معمولا این دوره را بین 5 تا 15 سال گزارش میکنند. اما دانشمندان از اساس با وجود چنین سن بحرانی و دوره زمانی آن مخالف هستند. با این وجود همه دانشمندان و حتی آنهایی که با مساله دوره بحرانی و زمان طلائی یادگیری زبان مخالف هستند همه روی یک اصل اتفاق نظر دارند؛ “هرچه زودتر، بهتر”. این اصل بیانگر این است که هر چه زودتر یادگیری زبان جدید را در کودکان شروع کنیم نتایج بهتری به دست خواهد آمد. هرچند هیچ وقت دیر نیست و یادگیری زبان دوم در هر سنی ممکن است اما با افزایش سن، توانایی یادگیری زبان به تدریج کاهش مییابد.
سن، محیط زبانی و روش آموزش زبان دوم
در مساله بهترین سن آموزش زبان دوم، تعامل و اثرگذاری عوامل محیطی با عوامل بیولوژیک و ژنتیکی بسیار مهم است. مساله بیولوژیک به فرآیند رشد مغز و تغییرات آن در طول زمان اشاره دارد. سرعت سیناپس سازی در نوزادان خیلی بالا است. تا سن دو سالگی مغز با سرعت زیاد سیناپس میسازد. از دو سالگی همزمان با تشکیل شبکههای جدید عصبی در مغز، برخی سیناپسها نیز هرس شده و از بین میروند. از سن 20 سالگی به بعد نیز مغز روزانه تعداد قابل توجهی از سلولهای عصبی غیرقابل استفاده را از دست میدهد. به همین دلیل دو دهه اول زندگی زمان مناسبتری برای یادگیری مهارتها و زبانهای جدید است. تغییرات ایجاد شده از این سن به بعد ظرفیت یادگیریهای جدید و بخصوص یادگیری زبان جدید را به مرور کاهش خواهد داد. بر این اساس قبل از 2 سالگی بهترین سن آموزش زبان دوم در کودکان است.
با وجود اثر قابل توجه رشد و تغییرات در بیولوژی مغز، اما نقش مهم و پررنگ محیط را نباید نادیده گرفت. محیط زبانی برای یک نوزاد یک ساله با محیط یک دانش آموز 10 ساله کاملا متفاوت است. تقریبا در همه فرهنگها و خانوادهها، طی یک سال اول زندگی نوزاد محیط بسیار غنی زبانی برای او فراهم است. زبانی که نوزادان از اطرافیان میشنوند کاملا ساده و قابل هضم بوده و توجه آنها را به طور کامل جلب میکند. والدین و اطرافیان با زبان کودکانه مناسب سطح خودش با او ارتباط میگیرند و زبان مورد استفاده نه خیلی ساده و نه خیلی پیچیده بوده و مناسب سطح کودک تنظیم میشود.
کودکان روزانه و در موقعیتهای مختلفی مانند غذا خوردن، بازیکردن، قبل از خواب، و حتی هنگام دستشوئی رفتن ساعتها در معرض محرکهای زبانی قرار دارند. این میزان از مواجه با محرکهای زبانی زیاد و با کیفیت در نهایت منجر به یادگیری زبان جدید به طور کاملا موفقیت آمیز خواهد شد. بهترین سن آموزش زبان دوم یک مساله و سوال مهم دیگر نیز باید قرار داده شود؛ اینکه بهترین روش برای آموزش زبان دوم به کودکان کدام است؟


برای مطالعه بیشتر درمورد دوزبانگی کودکان و تاثیر آن بر هوش کودکان می توانید مقاله” تاثیر دوزبانگی بر هوش کودک دوزبانه ” را مطالعه کنید.
با توجه به مسائل ذکر شده میتوان نتیجه گرفت اوائل کودکی بهترین سن آموزش زبان دوم است. فراگیری دو زبان در سنین پایین بهترین گزینه است و اثرات مثبت زیادی روی سرعت و کیفیت یادگیری و مهارتهای زبانی در دو زبان خواهد داشت. دوزبانههایی که هر دو زبان را به طور همزمان از نوزادی یاد میگیرند را دوزبانههای همزمان میگویند.
در مقابل دوزبانههای همزمان گروه دیگری که اول یکی از زبانها و در سنین بالاتر زبان دیگری را یاد میگیرند دوزبانه متوالی نامیده میشوند. شواهد علمی متعدد برتری دوزبانگی همزمان را نسبت به دوزبانگی متوالی اثبات کرده است. کودکانی که از نوزادی به طور همزمان و به یک اندازه در معرض هر دو زبان هستند، خزانه واژگانی بیشتر، لهجه بهتر، مهارتهای زبانی عالیتر و توانایی بیشتری در پردازش همزمان دو زبان خواهند داشت. نگرشها و باورهای اشتباه در مورد تاثیر منفی دوزبانهشدن کودکان در سنین پایین وجود دارد. اما خوشبختانه دوزبانگی زودهنگام هیچ گونه اثر منفی روی رشد زبان و گفتار ندارد. جهت کسب دانش بیشتر در این مورد مقاله ” آیا دوزبانگی باعث اختلال گفتاری در کودکان می شود؟ ” را مطالعه کنید.
اگر شرایط فراگیری دو زبان از بدو تولد فراهم نباشد، چکار باید کرد؟
همانطور که گفته شد اوائل کودکی بهترین سن آموزش زبان دوم است. با وجود اهمیت دوزبانگی همزمان و یادگیری زبانها از کودکی، والدینی که کودک خود را از ابتدا در معرض یکی از زبانها قرار ندادهاند، نباید امید خود را برای دوزبانه شدن کودکان بزرگترشان از دست بدهند. محیط زبانی برای نوزادان منحصر به فرد بوده و در سنین بالاتر با همان کمیت و کیفیت وجود نخواهد داشت. اما راههای بسیاری برای تسهیل دوزبانگی و کمک به دوزبانه شدن کودکان در سنین بالاتر وجود دارد. به عنوان مثال والدین میتوانند پرستاری دوزبانه یا ماهر در زبان مورد نظر برای کودک استخدام کنند تا شرایط مناسب محیط زبانی برای کودک فراهم شده و محرکهای زبانی کافی و با کیفیت دریافت کند.
یکی دیگر از راهها گذاشتن کودک در مهدهای دوزبانه است. همزمان مواجه و استفاده مداوم از هر دو زبان حتی در سنین بالاتر نیز باید مورد توجه قرار گیرد. بحث یادگیری همزمان و مواجه یکسان با هر دو زبان دو اصل اساسی هستند که نباید هیچگاه فراموش کرد. برای مواجه و استفاده یکسان از هر دو زبان والدین نباید مانع از استفاده کودک از یکی از زبانها شوند بلکه باید فرصت مواجه و استفاده از زبان دیگر را بیشتر نمایند. یک مساله مهم دیگر بحث تعدیل انتظارات والدین با توجه به محیط زبانی کودک و میزان مواجه و استفاده از هر کدام از زبانها است.
در انتها ذکر دو نکته بسیار مهم ضروری است؛ اگر میخواهید کودکتان دوزبانه باشد، هر چه زودتر شرایط دوزبانه شدن را فراهم کنید بهتر است. نکته دوم این است که هر چه مواجه کودک با هر دو زبان بیشتر باشد فرآیند دوزبانگی بهتر و سریعتر تکمیل خواهد شد. با این وجود هیچ وقت برای یادگیری زبان دوم دیر نیست. شما حتی اگر یک فرد 65 ساله هستید و می خواهید یک زبان جدید یاد بگیرید، همین الان شروع کنید؛ این کار شدنی است. با افزایش سن به دلیل اثر عوامل بیولوژیک و محیطی، یادگیری زبان دوم سخت تر میشود. اما برای کسی که انگیزه دارد هیچ وقت برای یاگیری یک زبان یا مهارت جدید دیر نیست.
بدون دیدگاه