آیا آموزش زبان دوم باعث سردرگمی کودک میشود؟


برخی از والدین نگران این هستند که آموزش زبان دوم در کودکی همزمان با فراگیری زبان مادری و استفاده همزمان از دو زبان کودکشان را گیج و سردرگرم میکند، گاهی والدین با این تصور دوزبانگی دوران کودکی را برای فرزند خود ممنوع میکنند. آنها این کار را به دو روش انجام میدهند؛ یا آموزش زبان دوم را برای کودک حذف و یا او را از حرف زدن به زبان مادری منع میکنند. آنها از اینکه کودک زبان دوم یا زبان مادری را صحبت کند نگران شده و مانع از استفاده از زبان مادری یا زبان دوم میشوند. در ایران بخصوص این نگرانی بی اساس، به ضرر زبان مادری تمام میشود، چرا که یادگیری زبان فارسی با توجه به رسانههای فراگیر بیشمار برای کودکان سهل و آسان است اما زبانی که معمولا به محاق میرود زبانهای مادری غیررسمی است.
طیف گستردهای از خانوادهها به کلینیک مراجعه میکنند که از همان ابتدا تصمیم به ریشه کن کردن و جداسازی کامل فرزند خود از زبان مادری گرفته و در این راستا با تمام گذشته فرهنگی و خانوادگی و اطرافیان خود درافتادهاند، تنها با این توجیه که یادگیری فارسی یا انگلیسی ضروری است و اگر همزمان کودک در معرض زبان مادری خودش باشد گیج شده و دچار مشکل میشود. این تصمیم والدین با تصور اینکه دوزبانگی در کودکان باعث سردرگمی ذهنی آنها و آسیب به فرآیند رشد ذهنی آنها میشود، گرفته میشود. اما این تصور پشتوانه علمی نداشته و توسط کشفهای علمی دانشمندان رد شده است.
کودکان شبیه ما بزرگسالان نیستند و دوزبانگی کودکان با آنچه در بزرگسالی اتفاق میافتد متفاوت است.
متاسفانه ما بزرگسالان تصور درستی از وضعیت ذهنی کودکان نداریم. آنچه بیشتر والدین میدانند ناشی از اطلاعات نادرست از منابع نامعتبر و تا حدی برداشتهایشان از دوزبانگی کودکان است. ما بزرگسالان فکر میکنیم یادگیری و آموزش زبان دوم برای یک کودک، مانند یادگیری و آموزش زبان دوم برای خودمان است. در صورتی که اساسا کودکان سیستم یادگیری و ذهنی کاملا متفاوتی با ما دارند. ما افراد بزرگسال همراه با زبان مادری دو یا چند زبان دیگر را همزمان استفاده میکنیم و در تعاملات روزمره بسته به نیاز خود به سرعت و بدون هیچ گونه سردرگمی ارتباط خود را از زبان مادری به زبان دیگر تغییر میدهیم. اما آیا این مساله برای کودکان هم به همین آسانی است؟
آیا دوزبانگی کودکان منجر به سردرگمی ذهنی آنها میشود؟
یکی از نشانههایی که معمولا به عنوان سردرگمی کودکان دوزبانه عنوان میشود قاطی کردن دو زبان با همدیگر هنگام صحبت کردن است. در این حالت فرد واژهها یا علائمی از زبان مادری را هنگام صحبت کردن به زبان دوم استفاده میکند. به عنوان مثال کودک گاهی واژههایی از یک زبان را در جمله زبان دیگر استفاده میکند. این رفتار به اسم مخلوط شدن کدها و نشانههای زبانی شناخته میشود و قسمتی از فرآیند رشد طبیعی دوزبانگی بوده و جای هیچ نگرانی ندارد. این مساله یک وضعیت کامل طبیعی در دوزبانگی کودکان است. حتی در بزرگسالانی که در حال یادگیری زبان جدیدی هستند موارد زیادی از قاطی شدن دو زبان حین ارتباط کلامی اتفاق میافتد. اصولا در فرآیند آموزش زبان دوم در هر سنی ترکیب دو زبا با هم اتفاق میافتد و غیرقابل اجتناب است.
گاهی ترکیب دو زبان با هم بازتابی از وضعیت محیط است. یعنی احتمالا در محیط پیرامون کودک نیز نمونههای زیادی از ترکیب کردن زبان مادری با زبان دوم وجود دارد، به تعبیری کودک همان کاری را میکند که اطرافیان بزرگسالش انجام میدهند. به همین دلیل توصیه میشود که اگر والدین در زبان دوم مهارت عالی ندارند، نباید خود وظیفه آموزش زبان دوم را به عهده گرفته و با کودک خود به زبان دوم صحبت کنند. در این حالت بهتر است والدین تنها به عنوان منبع زبان مادری در دسترس کودک باشند و آموزش زبان دوم را به یک منبع ماهر و مستقل دیگری بسپارند.
گاهی ترکیب دوزبان به دلیل کمبود خزانه واژگانی کودک در زبان دوم اتفاق میافتد. در این حالت کودک برای جبران کمبود خزانه واژگانی، از زبان مادری قرض میگیرد تا جمله خود را کامل کند. این مساله نیز به هیچ عنوان جای نگرانی ندارد و بخشی طبیعی از روند رشد دوزبانگی کودکان است، چرا که کاملا گذرا بوده و با بهبود مهارتهای واژگانی در زبان دوم مشکل حل خواهد شد.


جهت آشنایی بیشتر درمورد دوزبانگی و تاثیر آن بر رشد گفتار مقاله “آیا دوزبانگی باعث اختلال گفتاری در کودکان می شود؟” را مطالعه کنید.
آیا والدین باید از ترکیبکردن دوزبان هنگام ارتباط کلامی با فرزندشان جلوگیری کنند؟
بسیاری از والدین کودکان دوزبانه خود نیز دوزبانه هستند. همانطور که بیان شد یکی از پدیدههای مهم و موجود در دوزبانهها ترکیب یا مخلوط کردن کدهای زبانی با هم است. این پدیده شامل استفاده از ساختارهای زبان مادری یا زبان دوم مانند کلمات یا ساختارهای دستوری حین صحبت کردن به زبان دیگر است. به عبارتی پدیده اختلاط زبانی استفاده از ساختارهای دو زبان در یک جمله واحد است. این مساله پدیدهای کاملا طبیعی در افراد دوزبانه است اما هر چه فرد دوزبانه غیر هم سطح باشد و مهارتش در زبان دوم کمتر، این پدیده بیشتر رخ میدهد. سوال این است که شنیدن این نوع از ترکیب زبانی از طرف کودک چه اثری روی رشد زبان و دوزبانگی کودکان میگذارد؟
برخی تحقیقات نشان میدهد مواجه با میزان بالای ترکیب زبانی باعث کاهش رشد خزانه واژگانی فرد میشود. تحقیقات دیگری نشان دادهاند که کودکان بعد از 20 ماهگی از این پدیده آگاه شده و میتوانند با آن تطابق پیدا کنند. برخی تحقیقات دیگر نشان دادهاند که اگرچه پدیده اختلاط دوزبان میتواند یادگیری واژهها را برای کودک سخت کند اما تغییر زبانها و رفتن و برگشتن روی هر زبان نوعی تمرین ذهنی است که در نهایت اثرات مثبت زیادی روی توانایی شناختی کودک و تسهیل آموزش زبان دوم میگذارد. با این وجود برای پیشگیری از ترکیب دو زبان بهتر است والدین یا اطرافیانی که در زبان دوم مهارت کامل ندارند تنها با زبان مادری با کودک ارتباط بگیرند و از صحبت کردن با زبان دوم با کودک پرهیز کنند و آموزش زبان دوم را به منابع زبانی مناسب بسپارند.
آیا ترکیب دو زبان با هم کودک را سردرگم میکند؟
به طور کلی ترکیب دو زبان با همدیگر را به هیچ وجه نباید علامت سردرگمی کودک در نظر گرفت. اتفاقا این وضعیت به جای اینکه نشانهای از سردرگمی باشد، نشانهای از نبوغ و هوش کودکان دوزبانه است. علاوه بر این، کودکان دو زبانه از دو زبان خود به طور تصادفی استفاده نمیکنند بلکه هر زبان را در موقعیت درست و با توجه به محیط به کار میبرند. حتی کودکان 2 ساله میتوانند زبان خود را بر اساس زبان طرف مکالمه خود تغییر دهند. این مساله حتی در مورد نوزادان نیز صحیح است. حتی نوزادان نیز توانایی تشخیص دو زبان را از همدیگر داشته و به هیچ عنوان گیج و سردرگم نمیشوند.
زبانها از جنبههای بسیار زیادی با هم متفاوت هستند. به عنوان مثال شما حتی اگر هیچ چیزی از زبان کرهای و اسپانیایی ندانید باز هم با شنیدن این دو زبان متوجه متمایز و متفاوت بودن آنها با هم میشوید. این توانایی حتی در نوزاد انسان نیز وجود دارد. نوزادان بخصوص به تفاوت آهنگ و ریتم هر زبان حساس هستند. تحقیقات نشان داده که نوزادان در بدو تولد دو زبان انگلیسی و فرانسه را که از نظر ریتم با هم متفاوت هستند از هم تفکیک میدهند. در سن 4 ماهگی آنها حتی قادر به تمایز بین زبانهای فرانسه و اسپانیایی که ریتم مشابهی دارند هستند. نوزادان دوزبانه ممکن است حتی نسبت به تک زبانهها در مورد تمایز زبانی موفق تر عمل کنند. به نظر میرسد که نوزادان دوزبانه به جای سردرگمی، به اطلاعاتی که زبانها را از هم متمایز میکند، حساستر هستند.
بدون دیدگاه